loading...
محرم ونهضت حسینی
محمد بازدید : 4 چهارشنبه 15 آبان 1392 نظرات (0)

امام عليه السلام در آن لحظات پاياني، به سوي خدا روي آورد و با قلبي متوجه به پروردگار، با او به راز و نياز و تضرع در پيشگاه وي پرداخت و از فجايع و مصيبتهايي که به آن حضرت رسيده بود، به درگاهش شکايت نمود و گفت:
«بر قضاي تو صبر مي کنم که پروردگاري جز تو نيست، اي فريادرس! مرا پروردگاري جز تو و معبودي به غير از تو نيست، بر حکم تو صبر مي کنم، اي مددرسان کسي که مددرساني نداشته باشد! اي پيوسته اي که او را پاياني نباشد! اي زنده کننده ي مردگان! اي پايدار بر هر نفسي! ميان من و آنان حکم کن که تو بهترين حاکمان هستي». (1) .

 

اين ايماني است که با همه ي وجودش آميخته شده و از مهمترين عناصر وجود او گشته بود... وي به خدا پيوسته و بر قضاي او صبر نمود، فجايع و مصيبتهايي که بر وي رسيده و از آن رنج ديده را به خدا واگذار کرده بود. اين ايمان عميق همه ي آنچه را که بر وي رسيده، از ياد آن حضرت برده بود.
«دکتر شيخ احمد وائلي»، در قصيده ي برجسته اش مي گويد:

يا اباالطف و ازدهي بالضحايا
من اديم الطفوف روض خيل

نخبة من صحابة و شقيق
و رضيع مطوق و شبول

والشباب الفينان جف ففاضت
طلعة حلوة و وجه جميل

و توغلت تستبين الضحايا
و زواکي الدماء منها تسيل

و مشت في شفاهک الغر نجوي
نم عنها التحميد والتهليل

لک عتبي يا ربِّ ان کان يرضيک
فهذا الي رضاک قليل

«اي صاحب روز عاشورا، در حالي که از خاک کربلا سبزه زاري زيبا، شاداب گشته بود».
«گزيده اي از ياران و برادري و شيرخواره اي گردنبند به گردن و شير بچگاني».
«و جوانان برومندي که از دست داده بودي با آن چهره هاي زيبا و صورتهاي دلنشين».
«تو پيش رفتي تا قربانيان را ببيني که خونهاي پاک از آنان روان بود».
«از ميان لبان با شکوهت، نجوايي جريان يافت که سپاس خداي و تهليل او را مي گفت».
«پرودگارا! تو بايد خشنود گردي، اگر تو را خشنود مي سازد که اين در برابر رضاي تو، اندک است».

 

محمد بازدید : 5 چهارشنبه 15 آبان 1392 نظرات (0)

گریه عوامل مختلفی دارد:
1- گاهی گریه نشانگر عجز و زبونی است مثل گریه ی شخص ناتوان، در برابر ظالم . (در این نوع از گریه ، گریه کننده با گریه اش تقاضای دلسوزی از طرف ظالم را دارد.)
این چنین گریه‏ای مورد تأیید اسلام نیست، و ما معتقدیم که: اشک کباب موجب طغیان آتش است.
2- و گاهی هم گریه بخاطر ترس از آینده تاریک و ابهام در آن است‏، چه اینکه گفته‏اند:
گریه شمع از برای ماتم پروانه نیست
صبح نزدیک است و در فکر شب تار خود است
این هم از نظر اسلام وجهی ندارد.
و اما گریه بر امام حسین(ع) نه این است و نه آن؛ بلکه گریه‏ای است که نمایانگر پیوند عاطفی با اهداف ابا عبدالله(ع) می‏باشد.
توضیح اینکه: انسانی که قلبش از سنگ نیست و عاطفه دارد؛ نمی‏تواند قطرات اشک را بر گونه بچه یتیمی ببیند که در هوای سرد برفی زمستان بخاطر نداشتن سرپناهی، گریه می‏کند.
اگر در این مورد دلمان بسوزد؛ حکایت از انسانیت ما دارد،حکایت از این دارد که از انسانیت بیگانه نیستیم و پیوندی با انسانیت داریم.
حال اگر کسی بر مظلومیت و ظلمی که بر ابا عبدالله رفته،گریه کند این حکایت می کند از اینکه من خود را از حسین (ع) و هدفش جدا نمی‏دانم و ظلم بر او و خاندانش را ظلم بر خود تلقی می‏کنم و محزون می‏شوم‏.
انسانی که هیچگونه ارتباطی بین خود و شخص دیگر قائل نیست برای او دلسوزی هم ندارد.
بهر حال این گریه نوعی اعلام وفاداری به امام و اهدافش می‏باشد،آنهم پیوند عاطفی که یاد امام حسین(ع) را همیشه زنده نگه می‏دارد و خود می‏تواند انسان را متحرک کند و به هدف امام حسین(ع) نزدیک کند.
علاوه گریه بر امام گریه بر شخص نیست بلکه گریه بر ظلمی است که بر مذهب و اسلام رفته است که توضیح این مجال دیگری را می‏طلبد

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 5
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 4
  • بازدید کلی : 36